نام: برج آزادی/
نام قبلی: برج شهیاد
آدرس: تهران، میدان آزادی
معمار: حسین امانت /
معماران همكار: روح الله نیک خصال، منوچهر ایرانپور
سرپرست ارشد كارگاه: مهندس ایرج حقیقی
محاسبات فنی: شرکت آروپ (Ove Arup)
پیمانکار: شركت “مپ”، با مدیریت مهندس محمد پورفتحی
تاریخ فراخوان عمومی مسابقه: شهریور ۱۳۴۵
تاریخ دفن لوح یادبود: ۱۱ آبان ۱۳۴۶ (در محدوده پایه شمال غربی برج)
تاریخ شروع ساخت برج: اردیبهشت ۱۳۴۸
تاریخ اتمام ساخت برج: مهر ۱۳۵۰
تاریخ افتتاح برج: شنبه، ۲۴ مهر ۱۳۵۰
مدت زمان اجرا: ۲۸ ماه
شروع ساخت موزه ششم بهمن: ۱۳۵۳
خاتمه ساخت موزه ششم بهمن: ۱۳۵۵
مساحت زمین: ۶۸۰۰۰ مترمربع
ابعاد و شكل زمین: بيضی (قطر بزرگ به طول ۳۸۰ متر در راستای محور شرق-غرب و قطر کوچک به طول ۲۱۰ متر در امتداد شمال-جنوب)
طول: ۶۳ متر
ارتفاع: ۴۵ متر
نوع: موزه، بنای يادبود
مصالح نما: سنگ مرمر سفید جوشقان
آثار ملی ایران: تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۵۳ به شماره ۱۰۰۸ ثبت ملی شده است.
ساخت برج آزادی که قبل از انقلاب، برج «شهیاد» نامیده میشد، بخشی از برنامه جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود و با هدف بزرگداشت ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران ساخته شد.
برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به طور عمده در دو بخش برگزار شدند، بنا بر توضيحات حمیدرضا حسینی، پژوهشگر دانشنامه تهران «یک بخش از این جشن ها در تختجمشید بود که شامل رژه ارتشهای ایران در طول تاریخ میشد و بخش دیگر، افتتاح برج «شهیاد» در تهران بود.»
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران با نام رسمی «۲۵۰۰مین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران بهدست کوروش بزرگ» نام مجموعه جشنهاییاست که بهمناسبت دوهزاروپانصدسال تاریخ مدون شاهنشاهی ایران و در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی از تاریخ ۱۲ تا ۱۶ اکتبر ۱۹۷۱ (برابر با سه شنبه ۲۰ مهر تا شنبه ۲۴ مهر ۱۳۵۰) در تخت جمشید برگزار شد. در این جشنها، سران حکومتی و پادشاهان ۶۹ کشور جهان شرکت کردند.
«برنامه جشنهای ۲۵۰۰ ساله، از سال ۱۳۳۷ در دستور کار دولت پهلوی قرار داشت و از ۱۳۳۹ نیز تصمیم گرفتند که بنای یادبودی را در مدخل غربی تهران – که در آن زمان «سهراه مهرآباد» نامیده میشد – بسازند. اما به دلایل مختلف که بیشتر ناشی از مشکلات مالی و اجرایی بود، نتوانستند این کار را انجام دهند و زمان برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله تا سال ۱۳۵۰ به تعویق افتاد.
ابتدا تصمیم گرفته شد تا بنایی را به شکل تاق نصرت، با اعتباری بالغ بر شش میلیون تومان در این محدوده بسازند که طرح آن را نیز «امیر نصرت منقح» و «یوسف شریعتزاده» تهیه کردند، اما بعد از اینکه دست دولت در تخصیص اعتبارات، قدری بازتر شد و قیمت نفت افزایش پیدا کرد و برنامه جشنهای ۲۵۰۰ ساله نیز مفصلتر شد، اعلام کردند که طرح «تاق نصرت» به اندازه کافی عظمت ندارد و تصمیم گرفتند که بنای عظیمتری را در این محدوده ایجاد کنند.
سرانجام در چهاردهم شهریور ۱۳۴۵ فراخوان یک مسابقه معماری در روزنامهها درج شد و شورای مرکزی جشنهای ۲۵۰۰ ساله اعلام کرد که تهیه طرح ساختمانی به نام «شهیاد آریامهر» را به مسابقه میگذارد و از معماران دعوت کرد که طرحهای خود را به دفتر این شورا ارسال کنند.
طرح «حسین امانت» که در آن زمان ۲۴ سال سن داشت و فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته معماری بود، برنده مسابقه شد که نتیجه آن «برج آزادی» کنونی است.
او با اشاره به وجود مشکلات مالی و اجرایی برای ساخت برج آزادی که ناشی از ابعاد بزرگ این پروژه بود، ادامه میدهد: «یکی از مشکلات مهم، انتخاب پیمانکاری بود که از عهده این کار برآید. نهایتا شرکت «مَپ» به مدیریت «محمد پورفتحی» برای این کار انتخاب و عملیات ساخت برج از اردیبهشتماه ۱۳۴۸ آغاز شد که تا مهر ۱۳۵۰ طول کشید. حتی تا چند روز قبل از جشنهای ۲۵۰۰ ساله بخشهایی از کار مانند سنگ فرش میدان و جمعآوری داربستها به پایان نرسیده بود.
حسینی ادامه میدهد: «در ۱۱ آبان ۱۳۴۶ یعنی یک سال بعد از مشخص شدن طرحِ برنده، محمدرضا شاه، نخستوزیر-امیرعباس هویدا- و شهردار وقت تهران به سه راه مهرآباد رفتند و در نقطهای که اکنون پایه شمال غربی برج آزادی قرار دارد، لوح یادبود و سنگ بنای برج آزادی را زیر خاک دفن کردند، آنها این کار را با الگو گرفتن از داریوش هخامنشی که الواح سیمین و زرین را به عنوان سنگ بنای تختجمشید در زمین تختجمشید دفن کرده بود، انجام دادند.»
نهایتا برج شهیاد با یک کار شبانهروزی فشرده، آماده بهرهبرداری شد و در ساعت شش و نیم بعدازظهر روز شنبه، ۲۴ مهرماه ۱۳۵۰ با حضور سه هزار مهمان داخلی و خارجی، شامل روسای کشورهای خارجی، سفرای خارجی مقیم تهران، روسای دانشگاههای کشور، مقامات لشکری و کشوری و خبرنگاران به دست محمدرضا پهلوی افتتاح شد.»
در روز افتتاح برج، محمدرضا شاه به همراه فرح پهلوی در میدان آزادی (شهیاد سابق) حضور یافتند و برای نخستین بار منشور کورش کبیر که نخستین نوشتار حقوق بشری جهان است و هم اینک در موزه بریتانیا نگهداری می شود، در این مکان پرده برداری شد.
یک نکته مهم)
يك اشتباه تاریخی: در برخی منابع، تاریخ ۲۶ دی ماه ۱۳۵۰ را سالروز افتتاح برج آزادی ثبت کردهاند، در این رابطه آقای حمیدرضا حسینی، پژوهشگر دانشنامه تهران میگویند: «شورای جشنهای ۲۵۰۰ ساله، برای اجرای یک رویداد شکل گرفته بود و بعد از آن رویداد، دیگر موضوعیتی نداشت که این شورا برج شهیاد را اداره کند. بنابراین باید این برج را که در بخشی از آن موزهای ایجاد شده بود، به نهاد ذیربط موضوع، یعنی وزارت فرهنگ و هنر تحویل می دادند تا به درستی اداره شود، نهادی که «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»، جای آن را گرفته است و همچنان اداره برج آزادی را برعهده دارد.»
این روند اداری در روز ۲۶ دیماه ۱۳۵۰، با امضای یک صورتجلسه انجام شد و شورای جشنهای ۲۵۰۰ ساله، برج شهیاد را به وزارت فرهنگ و هنر تحویل داد. این اقدام، فقط یک روند اداری بود و برخلاف آنچه که در خبرها آمده یا در سایت بنیاد رودکی نوشته شده، شاه پهلوی یا همسرش در این فرایند حضور نداشتهاند.»
حسینی در ادامه به یک نکتهٔ دیگر تاکید میکند؛ «همه آن چیزی که اکنون به عنوان مجموعه فرهنگی برج آزادی می بینیم، در سال ۱۳۵۰ ساخته نشده است. البته بخش عمده آن شامل ساختمان برج و فضای داخلی آن بخش زیرزمینی که درست زیر خود برج قرار دارد، در این سال ساخته شد. تا اینكه در سال ۱۳۵۳ دولت وقت تصمیم گرفت موزه ششم بهمن را در فضایی در زیر میدان آزادی بسازد. تهیه طرح این موزه را نیز به حسین امانت واگذار کردند، او نیز در فضایی در عمق ۱۵ متری شمال برج آزادی، موزهای را با امکانات بسیار پیشرفته و بخشهای متنوع سمعی و بصری طراحی کرد که حدود دو سال بعد (۱۳۵۵) به بهرهبرداری رسید.»
درباره ششم بهمن:
روز رفراندوم انقلاب موسوم به شاه و مردم یا انقلاب سفید بود و دولت پهلوی میخواست با ساخت این موزه، دستاوردهای ناشی از انقلاب سفید را معرفی کند.
بیان معمار
بنا بر توضیحات معمار، برج «شهیاد بگونه ای طراحی شده است که معطوف به حقیقت، جوهره و عمق فرهنگ ایران است. یعنی با توجه به آنچه که در طول تاریخ بر سر ایران رفته و عظمتی که در تاریخ این کشور هست، ساخته شده است. درست است که این کار در زمانی انجام شد که یک وضع سیاسی دیگری در ایران حکمفرما بود، اما وقتی من آن را طراحی کردم به تمام دوره های تاریخی و به آینده ایران فکر می کردم؛ نه به آن وضع سیاسی خاص.» برج شهیاد، «فکر می کنم به این خاطر در دل مردم جا باز کرد که خیلی ایرانی است و جوهره فرهنگ ایران را در خود دارد.»
امانت در پاسخ به سوال: این جوهره فرهنگی که بر آن تأکید دارید، چگونه در ساختمان برج متبلور شده است؟ چنین پاسخ می دهد.
«این بنا به گذشته های درخشان تاریخ ایران نظر دارد؛ به دورانی که ایران در ادبیات، هنر، معماری، صنایع دستی، علوم مختلف و خیلی چیزهای دیگر سرآمد بود. من می خواستم جمع بندی خودم از اینها را در شهیاد ارائه کنم تا اگر کسی از خارج می آید یا حتی مردم ایران بدانند که این اثر به کجا و به کدام فرهنگ مربوط می شود.»
معماری برج
امانت در رابطه با معماری برج چنین توضيح می دهند:
در این بنا، قوس اصلی وسط برج، نمادی از طاق کسری مربوط به دوره پیش از اسلام (دوره ساسانی) است و قوس بالایی که یک قوس شکسته است از دوران بعد از اسلام و نفوذ اسلام در ایران حرف می زند.
رسمی سازی هایی که بین این دو قوس را پر می کند، خیلی ایرانی است و من آن را از گنبد مساجد ایران الهام گرفته ام. اساسا تکنیک گنبد سازی در ایران خیلی جالب است و شما در هر مسجدی که می روید، یک چیز تازه ای می بینید. در این گنبدها که نشانه نبوغ ایرانی است، معماران قدیم از قاعده مربع بنا وارد دایره گنبد شده اند و این کار را با کمک رسمی بندی ها و مقرنس کاری های بسیار زیبا انجام داده اند.
در برج شهیاد هم همین کار انجام شده است. هندسه بنا یک هندسه مربع مستطیل است که از روی چهار پایه خود می چرخد و ۱۶ ضلعی می شود و بالاخره به صورت یک گنبد شکل می گیرد. البته شما این گنبد را از بیرون نمی بینید، اما از داخل برج قابل مشاهده است.
دو طبقه داخل برج، یکی بالای قوس طاق اصلی و دیگری زیر گنبد است که با آسانسور به آن می رسید. این طبقه که به عنوان نمایشگاه طراحی شده با گنبدی از بتن سفید پوشیده شده. این گنبد مقرنس ایرانی را به نوع تازه ای اجرا می کند و ارتفاع آن از بام شهیاد بیرون می زند و از بام دیده می شود که با کاشی های فیروزه ای معرق ایرانی پوشیده شده است. مصرف بتن سفید در این قسمت و در سالن پذیرایی آن، در آن زمان یک کار جدیدی در ایران بود.
نقشهای داخلی برج، تلفیقی از سنت و مدرنیسم است به خصوص سقف طبقه دوم. در ورودی برج، هریک از لنگههای سنگی درها، حدود ۳/۵ تن وزن دارد. جنس این سنگها از گرانیت است. برج دو آسانسور دارد که از دیوارههای برج بالا میروند. آسانسور اول دو طبقه را طی میکند و به سقف سیمانی میرسد سپس از آسانسور دوم استفاده میشود. هیچیک از سقفها بسته نیستند و همه آنها به فضای بالاتر راه می یابند.
در ادامه از وی سوال می شود:
وقتی آدم برج آزادی را با این توصیفی که شما گفتید، می بیند، متوجه می شود که این اثر حاصل درک عمیقی از سنت های تاریخی و هنر و معماری ایران در دوره های مختلف است. چطور یک جوان ۲۴ ساله به این درک رسیده بود؟
امانت چنين پاسخ می دهد:
من از کودکی در خانواده ای بزرگ شدم که عاشق فرهنگ ایران بود و در یک مکتب فکری پرورش پیدا کردم که می گوید زیبایی های دنیا در هر کجا که باشد، متعلق به همه دنیاست و هنرمند باید به همه این زیبایی ها مراجعه کند.
وقتی کوچک بودم، یک روز پدرم مرا به تخت جمشید برد. وقتی از پله های تخت جمشید بالا رفتم، عظمتی را دیدم که قلب من را برای همیشه از آن خودش کرد. تجربه ای بود که هیچ وقت آن را فراموش نمی کنم و فکر می کنم کارهایی که بعدا در زمینه معماری انجام دادم، بیشتر به این تجربه و حس مربوط می شود. یک مقدارش را هم شما به حساب شانس بگذارید. معماری برج آزادی تلفیقی از معماری دوران های هخامنشی، ساسانی و اسلامی است.
منابع:
۱- گفت و گو با حسین امانت، طراح میدان و برج آزادی تهران، بی بی سی [←]
۲- یک اشتباه تاریخی درباره برج آزادی، حمیدرضا حسینی، پژوهشگر دانشنامه تهران، وبسایت تاریخ ایرانی [←]
معرفی شده در سایت محبوب معماری معاصر ایران caoi.ir
منبع: معرفی شده در سایت محبوب معماری معاصر ایران caoi.ir
یک عکس زمان ساختی وجود داره که وایده و شتر و چهارپا دارند باربری می کنند اون رو هم بزارید
ارسال کنید بزاریم