مزون عروس J.S
مشهد، وکیلآباد، هتل پارس طبقه منفی یک شرکت مشاور: دفتر طراحی نام معماران: آرش حیدریان، فهیمه منتصری
نام: مزون عروس J.S
آدرس: مشهد، وکیلآباد، هتل پارس طبقه منفی یک
شرکت مشاور: دفتر طراحی نام
معماران: آرش حیدریان، فهیمه منتصری
تیم طراحی: بهزاد حسن زاده، مونا زمانی، کتایون یوسفی
تاریخ: ۱۳۹۱
نوع: تجاری
مساحت زیربنا: ۴۸ مترمربع
تاسیسات الکتریکی: کاظم نظامی
اجرا: دفتر طراحی نام
مدیر اجرایی: فهیمه منتصری
تیم اجرایی: علیرضا سالاری، سمانه قاضیزاده، علی غلامزادگان
طراح سه بعدی: علی یوسفزاده، علیاصغر یعغوبیان، مرتضی مطهری
گرافیست: بهزاد حسنزاده
کارفرما: جواد شادکام
متریال های اصلی: طناب کنفی، پارکت
عکاس: محمد کشوری، آرش حیدریان
جایزه: رتبه دوم در اولین دوره جایزه معماری آسیا در بخش طراحی داخلی، برگزار کننده مجله 2A، ترکیه، ۲۰۱۵
گر وصل یار سروقدت دست میدهد چون سرو خوش برآی و لب جویبار جوی
بیشک قدرت تصویرگری فرهنگ شفاهی ایران زمین از چنان غنایی برخوردار است که احتمالاً بتوانیم مردم این سرزمین را بیشتر دارای فرهنگی شفاهی بدانیم تا فرهنگ تصویری. آنچنان توانی که تکنیکهای مختلفِ به تصویر کشیدن مفاهیم در گسترهای فراخ از عینیترین تا مجازیترین تعابیر، تشبیهها، استعارهها، کنایهها و… را در قالب صنایع ادبی در نظم و نثر به صنعتگری پرداخت کرده است. جذابیت انکارناپذیر این حوزه پر بار و پر توان فرهنگ ایرانی برای هر دستاندرکار تصویرگری و تصویرسازی میتواند آبشخور الهام و ایده پردازی باشد، خاصه نزدیکی زیاد این تشبیهات با فرایند خلق معمارانه.
از این منظر برای ما حوزه کالبد بخشیدن به تصاویر شاعرانه تلاشی تجربی بوده است و در پروژههای مختلف به فراخور تعاریف و اقتضائات هر پروژه میزانی از این تأثیرگذاری بر فرآیند خلق کالبد را آزمودهایم. در میانه این مسیر، پروژه پیش رو با کارکرد مزون عروس فرصتی فراهم آورد تا فضایی سامانیافته بر اساس تشبیهات شعر خواجوی کرمانی طراحی کنیم. پرداختن به مفاهیم وصل و یار و تشبیهات سروقد و جویبار امکان تبدیل شدن به کالبد فضا را در حالی برای ما ایجاد می کرد که در لایه برنامهریزی فضا و برنامه عملکردی پاسخهای منطقی برای کارفرما و استفاده کننده از فضا وجود میداشت. از اینرو در ابتدا، در رایزنیها با کارفرما و تحلیل خواستههای او توانستیم پتانسیل بالقوه مفهوم نمایش دادن را بر وجوه کارکردهای خدماتی دیگر مزون قوت بخشیم. از آنجائیکه کارفرما فضای کارگاهی و خدماتی دیگری در اختیار داشت، کارکرد این فضا در فاز تجاری هتل به گونهای ویترین و نمایشگاه برای مخاطبین هتل تعریف شد. با تقویت وجه نمایش، بستر مناسبتری برای خلق فضایی شاعرانه با عناصر نمادین فراهم شد.
بررسی وضع موجود واحد تجاری ۴۸ متر مربعی، حضور یک ستون در وسط فضا را بارز کرده بود. از طرفی در راستای تلاش برای بزرگتر نشان دادن فضا، بر خط مورب قطری تأکید شد که از محل ورودی شروع میشود و تا کنج روبروی در ورودی حرکت میکند و با بالارفتن از دیوار بر روی سقف انعکاس خط کف را نشان داده و در محل اتصال دیوار به سقف امتداد جویبار را به آسمان متصل میکند و در محل اتصال کف به دیوار جریان جویبار را تا رسیدن به خط افق در تراز سقف توالی میدهد تا شاید با بهرهگیری از تکنیکهای نگارگری ایرانی در به هم ریختن قوانین پرسپکتیو و ادراک سهبعدی بتوانیم با جابجایی عناصر کف و دیوار و افق و آسمان استعارهای از آسمان آبی و جوی آب را در فضا جاری کنیم و چه در معنا و چه در تناسبات کالبدی فضا را گسترش و توسعه دهیم. و در اینجا میتوانستیم ستون را چون سرو خوش برآوریم و لب جویبار بنشانیم و از شاخ و برگش در سقف استفاده کنیم. تبدیل سقف به عنصر اصلی کالبدی فضا در راستای حذف عناصر در کف میتوانست بار فرم در فضا را بر دوش کشد. با استفاده از نخهای کنفی که پیوندی معنایی و بصری با ابزار و وسایل دوزندگی دارد شاخههای این درخت – که اکنون دیگر سرو که نه بلکه بید مجنونی شده است – از آسمان فرو میریزد.
در فرایند فرمدهی به این عنصر اصلی، صفحهای مواج بر سر فضا مینشیند که در طراحی فراز و فرود آن به نیروهای ساماندهنده حرکت، مکث، نشیمن و نمایش در فضای مزون توجه شده است و سعی شده وجه زیباییشناسانه فرم تحت اثر این سامان فضایی شکل گیرد. استتار منابع نور موضعی در پشت این نخها در سقف و در محل پایین آمدن موجها، پرتوهای نور تأکید شده چون خطوط افشان بر کف را شکل میدهد و کیفیت شاعرانهتری برای حضور نور در فضا ایجاد میکند.
عامل دیگری که در توسعه و گسترش تناسبات فضا مدنظر بوده است حذف خط شکست کف و دیوار از طریق حرکت کفپوش از کف به روی دیوار و توجه به جزئیات نصب تایلها بصورت همجهت و یکسان در کف و دیوار بوده تا مشابه جویبار که در افق به آسمان متصل شده است پهنه دشت را از کف به دیوار امتداد دهیم و پشت شاخ و برگ درخت در سقف، خط افق را پنهان کنیم. از این طریق جعبه بسته فروشگاه را بستری برای در میان گرفتن جویبار و درخت قرار داده و تلاش بر گسترش معنایی و کالبدی این جعبه به چشمانداز شاعرانه تصویرسازی شده خواجوی کرمانی داشته باشیم.
در طراحی روش ساخت نیز استفاده از حداقل متریال به لحاظ تنوع و هزینه، همچنین روش اجرای سریع مدنظر بوده است. استفاده از تایلهای گچی موجود در سقف قبلی به روش آویزان کردن نخهای کدگذاری شده (طول نخ و محل نصب) در عین سبک بودن تأثیرگذارترین عنصر کالبدی فضا را شکل میدهد و پارکت کف علاوه بر حرکت بر روی دیوار، پوشش درِ کمدها در ضلع سمت چپ فروشگاه را به گونهای ایجاد نموده که حضور کمدها در سرتاسر این ضلع به چشم نمیآید و کلیه فضاهای نگهداری لباسها و انبار و حتی وسایل خدماتی را پنهان میکند.
منبع: سایت معماری معاصر ایران caoi.ir