معرفی شده در سایت محبوب معماری معاصر ایران caoi.ir
نام: اقامتگاه دختران بی سرپرست/
آدرس:خیابان سیزده محرم، خوانسار، استان اصفهان/
شرکت مشاور: طراحان و بناکنندگان زاو/
معماران: محمدرضا قدوسی، پارسا اردم، فاطمه رضایی فخر آستانه/
تیم طراحی: مهشید غریبی، سید حسین هجرت، گلناز بهرامی، سارا جعفری/
تاریخ: ۱۳۹۲ – ۱۳۹۰ /
مساحت زمین: ۳۵۴ مترمربع/
مساحت ساخته شده: ۸۰۰ مترمربع/
نوع: بناهای عمومي/
سازه: نادر شکوفی/
تاسيسات مکانیکی: علی غنی زاده/
تاسیسات الکتریکی: علی غنی زاده/
شرکت سازنده: طراحان و بناکنندگان زاو/
تیم اجرایی: اکبر اصغرزاده/
پیمانکار: محمود گودرزی، حسن اسدی، علی نادی/
طراح سه بعدی: مهشید غریبی/
عکاسان: سروش مجیدی، آیدین گیلاندوست/
کارفرما: احمد ملکی، پروین ملکی/
مصالح: آجر/
جایزه: رتبه اول جایزه معمار در بخش ساختمان های عمومی، ۱۳۹۳/
بودجه: ۶.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال/
فیلم: خسرو سالاریان
مشاهده فیلم: کلیک نمایید.
خوابگاه دختران بی سرپرست
دکتر احمد ملکی، کارفرمای پروژه، در سال ۱۳۷۰ زمین پدری اش در خوانسار را جهت ساخت درمانگاه اهدا کرد، اما با گذشت زمان و پس از بدقولی های اداره بهداشت، سال ۱۳۸۹ تصمیم بر ساخت بنایی عامالمنفعه با مشورت ما گرفت. در سال ۱۳۹۲ پس از اتمام ساخت و بهرهبرداری اولیه، دکتر ملکی درگذشت.
۱) بي ريايى اجرايى
در پروژهی حاضر اصل را گذاشتیم بر پرهیز از ریاکاری در اجرا. خواست کارفرما اجرای سریع بود و هزینه كم پس ناچار بودیم در تکنولوژی ساخت پروژه تغییراتی بدهیم. نازککاری را حذف کردیم و پوشش نهایی کف شد همان بتن سازه و دیوارها، بیرون و درون، همان آجر سفتكارى،سعى شد که هزینههای نگهداری از ساختمان هم به حداقل برسد. سقفها همه کاذب شد و داکتهای دیواری منظم تاسيساتى براى دسترسى در سرتاسر فضاها پیشبینی شد.
۲) چالش با پیچیدگیهای عقیدتی شهرهای کوچک
بالکنهای بیرونزدهی بنا که با تقویم و آیینهای مردم شهر هماهنگ میشود، تمرین حجاب اختیاری هم هست. بود نبودش به ارادهی دختران است. به دركش از خودش و دنیای پیرامونش و دیالوگی است برای به روز کردن سنت و بستر طرح تا به مردم متعصب شهر بفهماند که به روز باشند با تقویم، مثل ساعت.
۳) در آغوش تاریخ
این که اقامتگاه درست جایی میان مثلث تیمچه و مسجد رییسان و خانهی ابهری خوانسار قرار گرفته فرصتی بود که زیستن میان یک بافت تاریخی قدمتدار به پروژه و ساکنانش ارزانی کرد تا تاریخ بشود خانوادهشان و گذشتهشان و پيشنهاد ساخت اقامتگاه در عوض درمانگاه به همين دليل به باني داده شد.
۴) خانه
معماری داخل مجموعه را خیالانگیز کردیم. قوس و آسمان باز و حیاط کوچک در آن گنجانديم و خوابگاه را رفتهرفته به سمت خانهشدن سوق دادیم. احترام به تکتکشان، به فضای شخصی و خلوتشان گذاشتیم و از سالنهای خواب پرهیز کردیم و اتاق و نشيمن و بالکنهای اختصاصی برای هر اتاق پیشبینی کردیم و هستهی مرکزی ساختمان را اختصاص دادیم به مرکز ارتباطات فضايى و اجتماعى و حال خانه رو به خوابگاه آورديم با تغيير دياگرام سالن به اتاق.